هلیا
احساس رقابت ،احساس حقارت است.
بگذار که که هزار تیر به روی یک پرنده بیندازند.
من از آنکه دو انگشت بر او باشد انگشت بر میدارم.
رقیب ،یک آزمایشگر حقیر بیش نیست.
بگذار آنچه از دست رفتنی ست از دست برود.
تو در قلب یک انتظار خواهی پوسید.
من این را بار ها تکرار کرده ام هلیا...
کتاب بار دیگر شهری که دوست میداشتم از نادر ابراهیمی
نویسنده: ســحــر | تاریخ: 15 / 03 / 1397-15:36 |
موضوع: ادبی, |
برچسب ها: بار دیگر شهری که دوست میداشتم, نادر, ابراهیمی, پاراگراف, کتاب, |
ادامه مطلب |